معنی فارسی altern
B1گزینهای که به عنوان جانشین یا جایگزین در دسترس است.
An alternative or substitute option.
- NOUN
example
معنی(example):
شما میتوانید یک گزینه جایگزین انتخاب کنید اگر گزینه اصلی در دسترس نباشد.
مثال:
You can choose an altern if the main option is unavailable.
معنی(example):
پیدا کردن یک گزینه جایگزین در مواجهه با چالشهای غیرمنتظره ضروری است.
مثال:
Finding an altern is essential when facing unexpected challenges.
معنی فارسی کلمه altern
:
گزینهای که به عنوان جانشین یا جایگزین در دسترس است.