معنی فارسی alternacy

B1

تعویض یا تغییر پی در پی، به ویژه در زمان یا مکان، معمولا در زمینه های زیستی یا طبیعی.

The occurrence of two or more things in turns or sequences.

example
معنی(example):

تغییر نظری روز و شب یک پدیده طبیعی است.

مثال:

The alternacy of day and night is a natural phenomenon.

معنی(example):

تغییر فصل‌ها بر روی گیاهان و حیوانات تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The alternacy of seasons affects the plants and animals.

معنی فارسی کلمه alternacy

: معنی alternacy به فارسی

تعویض یا تغییر پی در پی، به ویژه در زمان یا مکان، معمولا در زمینه های زیستی یا طبیعی.