معنی فارسی anticipant

B2

پیشگویی کننده، فردی که منتظر وقوع یک رویداد یا تغییر خاص است.

A person or thing that anticipates or prepares for something.

example
معنی(example):

به عنوان یک پیشگویی کننده تغییر، او برای چالش‌های پیشِ رو آماده شد.

مثال:

As an anticipant of change, she prepared for the upcoming challenges.

معنی(example):

ناظر پیشگویی کننده نشانه‌های بهار را مشاهده کرد.

مثال:

The anticipant observer noted the signs of spring.

معنی فارسی کلمه anticipant

: معنی anticipant به فارسی

پیشگویی کننده، فردی که منتظر وقوع یک رویداد یا تغییر خاص است.