معنی فارسی anticipative
C1پیشگیرانه، ویژگی اقدامات یا تفکراتی که پیش از وقوع یک رویداد انجام میشود.
Characterized by or expressing anticipation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقدامات پیشگیرانهای که توسط شرکت اتخاذ شد، به کاهش ریسکها کمک کرد.
مثال:
The anticipative measures taken by the company helped mitigate risks.
معنی(example):
برنامهریزی پیشبینانه کلید مدیریت موفق پروژه است.
مثال:
Anticipative planning is key to successful project management.
معنی فارسی کلمه anticipative
:
پیشگیرانه، ویژگی اقدامات یا تفکراتی که پیش از وقوع یک رویداد انجام میشود.