معنی فارسی anticryptically
B1به صورت غیرمخفی، به گونهای که مفهوم به وضوح قابل درک باشد.
In a way that is clear and not cryptic.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مفهوم را به صورت غیرمخفی توضیح داد، بنابراین همه فهمیدند.
مثال:
She explained the concept anticryptically, so everyone understood.
معنی(example):
او به طور غیرمخفی ارتباط برقرار کرد تا از سردرگمی جلوگیری کند.
مثال:
He communicated anticryptically to avoid confusion.
معنی فارسی کلمه anticryptically
:
به صورت غیرمخفی، به گونهای که مفهوم به وضوح قابل درک باشد.