معنی فارسی antipragmaticism
C2ضد عملگرایی، فلسفهای است که به جدایی نظریه و عمل توجه دارد و بر نظریه تأکید میکند.
A philosophical approach that emphasizes theoretical concepts over practical applications.
- NOUN
example
معنی(example):
ضد عملگرایی یک فلسفه است که نظریه را بر عمل ترجیح میدهد.
مثال:
Antipragmaticism is a philosophy that prioritizes theory over practice.
معنی(example):
مفهوم ضد عملگرایی میتواند به تفکر نوآورانه منجر شود.
مثال:
The concept of antipragmaticism can lead to innovative thinking.
معنی فارسی کلمه antipragmaticism
:
ضد عملگرایی، فلسفهای است که به جدایی نظریه و عمل توجه دارد و بر نظریه تأکید میکند.