معنی فارسی apostolian
B1مرتبط با حواریون یا اصول و تعالیم آنها.
Relating to the apostles or their teachings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تعالیم حواریون بر عشق و محبت تمرکز دارد.
مثال:
The apostolian teachings focus on love and compassion.
معنی(example):
نوشتههای او شامل بسیاری از مضامین حواریونی است.
مثال:
His writings include many apostolian themes.
معنی فارسی کلمه apostolian
:
مرتبط با حواریون یا اصول و تعالیم آنها.