معنی فارسی assailable

B2

قابل حمله یا آسیب، به ویژه به معنای اینکه می‌توان به طور موثر به آن انتقاد کرد یا از آن جدا شد.

Able to be attacked or criticized; vulnerable.

example
معنی(example):

قلعه به دلیل دفاعیات ضعیفش مورد حمله قرار دادنی محسوب می‌شد.

مثال:

The castle was considered assailable due to its weak defenses.

معنی(example):

موضع او در بحث قابل حمله از سوی آرگومان‌های مخالف بود.

مثال:

His position in the debate was assailable by opposing arguments.

معنی فارسی کلمه assailable

: معنی assailable به فارسی

قابل حمله یا آسیب، به ویژه به معنای اینکه می‌توان به طور موثر به آن انتقاد کرد یا از آن جدا شد.