معنی فارسی assailableness

B2

ویژگی یا حالت قابل حمله بودن، اشاره به توانایی آسیب‌پذیری یا نقد شدن دارد.

The quality of being assailable; the susceptibility to attack or criticism.

example
معنی(example):

قابلیت حمله به استدلال او باعث شد منتقدان به راحتی او را به چالش بکشند.

مثال:

The assailableness of his argument made it easy for the critics to challenge him.

معنی(example):

در بحث‌ها، قابلیت حمله یک عامل مهم برای گفتگو است.

مثال:

In debates, assailableness is an important factor for discussion.

معنی فارسی کلمه assailableness

: معنی assailableness به فارسی

ویژگی یا حالت قابل حمله بودن، اشاره به توانایی آسیب‌پذیری یا نقد شدن دارد.