معنی فارسی assentive
B1به معنای نشاندهنده موافقت یا تایید.
Expressing or characterized by agreement or approval.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار موافقانهاش نشان میداد که با طرح همنظر است.
مثال:
His assentive behavior showed that he was in agreement with the plan.
معنی(example):
او همواره ذات موافقی داشت و همیشه با دوستانش موافق بود.
مثال:
She had a very assentive nature, always agreeing with her friends.
معنی فارسی کلمه assentive
:
به معنای نشاندهنده موافقت یا تایید.
