معنی فارسی awaredom
B1حالت یا شرایطی که شخصی جوایز و افتخارات زیادی کسب میکند.
The state of having received many awards.
- NOUN
example
معنی(example):
افتخارات او الهامبخش بسیاری از هنرمندان جوان بود.
مثال:
His awaredom inspired many young artists.
معنی(example):
افتخاراتی که تیم به دست آورد شگفت انگیز بود.
مثال:
The awaredom achieved by the team was remarkable.
معنی فارسی کلمه awaredom
:
حالت یا شرایطی که شخصی جوایز و افتخارات زیادی کسب میکند.