معنی فارسی balneation
B1عمل یا فرآیند استفاده از آبهای معدنی برای درمان.
The act or process of using mineral waters for treatment.
- NOUN
example
معنی(example):
بالنیسیون میتواند گردش خون را بهبود بخشد و استرس را کاهش دهد.
مثال:
Balneation can improve circulation and relieve stress.
معنی(example):
بالنیسیون منظم برای بهبود سلامتی توصیه میشود.
مثال:
Regular balneation is recommended for better health.
معنی فارسی کلمه balneation
:
عمل یا فرآیند استفاده از آبهای معدنی برای درمان.