معنی فارسی be in at the death
B2در لحظه نهایی بودن، به معنای شرکت در یک رویداد یا موضوع در آخرین مراحل آن برای مشاهده نتیجه یا پایان آن.
To be present at the conclusion or final moments of a process or event.
- IDIOM
example
معنی(example):
او میخواست در لحظه نهایی پروژه حاضر باشد تا ببیند همه چیز چگونه پیش رفت.
مثال:
He wanted to be in at the death of the project to see how it all turned out.
معنی(example):
روزنامهنگار اطمینان حاصل کرد که در لحظه نهایی تحقیقات حاضر باشد تا نتایج نهایی را گزارش کند.
مثال:
The journalist made sure to be in at the death of the investigation to report the final findings.
معنی فارسی کلمه be in at the death
:
در لحظه نهایی بودن، به معنای شرکت در یک رویداد یا موضوع در آخرین مراحل آن برای مشاهده نتیجه یا پایان آن.