معنی فارسی be in luck
B1به معنی داشتن شانس خوب یا به موقع بودن در یک موقعیت مثبت.
To have great favor or be fortunate in a situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
اگر کتابی که گم کردهام را پیدا کنی، خوششانس خواهی بود.
مثال:
If you find the book I lost, you will be in luck.
معنی(example):
تو خوششانس هستی؛ ما در حال حاضر یک میز خالی داریم.
مثال:
You are in luck; we have a table available right now.
معنی فارسی کلمه be in luck
:
به معنی داشتن شانس خوب یا به موقع بودن در یک موقعیت مثبت.