معنی فارسی be in the right
B2به معنی صحیح بودن یا درست عمل کردن در یک وضعیت، معمولاً در زمان بحث.
To be correct or justified in one's actions or beliefs.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در زمانی که این را گفت حق داشت.
مثال:
She was in the right when she said that.
معنی(example):
اگر بتوانید نقطه نظر خود را ثابت کنید، شما حق دارید.
مثال:
If you can prove your point, you will be in the right.
معنی فارسی کلمه be in the right
:
به معنی صحیح بودن یا درست عمل کردن در یک وضعیت، معمولاً در زمان بحث.