معنی فارسی beclad
B1به معنای پوشیده شده یا لباس پوشیدن، به ویژه به صورت خاص یا با تجهیزات مشخص.
Dressed or clothed, especially in a specified manner.
- VERB
example
معنی(example):
سرباز در زره پوشیده بود.
مثال:
The soldier was beclad in armor.
معنی(example):
شخص پوشیده در سایهها به سکوت ایستاده بود.
مثال:
The beclad figure stood silently in the shadows.
معنی فارسی کلمه beclad
:
به معنای پوشیده شده یا لباس پوشیدن، به ویژه به صورت خاص یا با تجهیزات مشخص.