معنی فارسی beclamor
B1به معنای فریاد زدن، ابراز صدای بلند و درخواست چیزی به شدت.
To cry out or shout loudly, often in protest or demand.
- VERB
example
معنی(example):
جمعیت شروع به فریاد زدن برای عدالت کرد.
مثال:
The crowd began to beclamor for justice.
معنی(example):
مردم درباره مسائلی که برای آنها مهم بود فریاد میزدند.
مثال:
People would beclamor about the issues that mattered to them.
معنی فارسی کلمه beclamor
:
به معنای فریاد زدن، ابراز صدای بلند و درخواست چیزی به شدت.