معنی فارسی becolor
B1به معنای رنگآمیزی یا به کار بردن رنگ در برخی اشیاء است.
To apply color or saturate with hue.
- VERB
example
معنی(example):
او میخواست آثار هنری خود را برای بیشتر زنده شدن رنگآمیزی کند.
مثال:
He wanted to becolor his art pieces for more vibrancy.
معنی(example):
رنگ جدید به طور زیبایی تمام اتاق را رنگ میکند.
مثال:
The new paint will becolor the entire room beautifully.
معنی فارسی کلمه becolor
:
به معنای رنگآمیزی یا به کار بردن رنگ در برخی اشیاء است.