معنی فارسی becroak

B1

قور کردن، صدای بلند و متمایز قورباغه‌ها یا پرندگان.

To make a croaking sound, as made by frogs or certain birds.

example
معنی(example):

قورباغه در غروب شروع به قورقور کردن کرد.

مثال:

The frog began to becroak loudly at dusk.

معنی(example):

همه چیز بسیار ساکت بود تا اینکه پرندگان شروع به قورقور کردن کردند.

مثال:

It was so quiet until the birds started to becroak.

معنی فارسی کلمه becroak

: معنی becroak به فارسی

قور کردن، صدای بلند و متمایز قورباغه‌ها یا پرندگان.