معنی فارسی bedwarfs
B1کوچک کردن، ایجاد احساس کماهمیتی یا ناتوانی.
To make something seem smaller or less significant.
- VERB
example
معنی(example):
او معمولاً در گفتگوها دوستانش را کوچک میکند.
مثال:
He often bedwarfs his friends in conversations.
معنی(example):
درختان بلند بوتههای کوچک نزدیک را کوچکتر میکنند.
مثال:
The tall trees bedwarfs the small bushes nearby.
معنی فارسی کلمه bedwarfs
:
کوچک کردن، ایجاد احساس کماهمیتی یا ناتوانی.