معنی فارسی bedwarfing

B1

عمل کوچک کردن، انتقال فرایند کوچکتر کردن.

The act of causing something to become smaller in comparison.

example
معنی(example):

آسمان‌خراش جدید ساختمان‌های قدیمی را کوچک می‌کند.

مثال:

The new skyscraper is bedwarfing the older buildings.

معنی(example):

عمل کوچک کردن می‌تواند افق یک شهر را تغییر دهد.

مثال:

The act of bedwarfing can change the skyline of a city.

معنی فارسی کلمه bedwarfing

: معنی bedwarfing به فارسی

عمل کوچک کردن، انتقال فرایند کوچکتر کردن.