معنی فارسی befan

B1

فن کردن، به وضعیتی که شخص یا چیزی به سادگی تحت تأثیر قرار بگیرد و جذب آن شود، اشاره دارد.

To cause someone to become infatuated or captivated.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت با اجرای خیره‌کننده‌اش جمعیت را به فنای خود درآورد.

مثال:

The artist decided to befan the crowd with her stunning performance.

معنی(example):

رمان از ابتدا تا انتها به نظر می‌رسید که خوانندگان را به فنای خود درآورد.

مثال:

The novel seemed to befan readers from beginning to end.

معنی فارسی کلمه befan

: معنی befan به فارسی

فن کردن، به وضعیتی که شخص یا چیزی به سادگی تحت تأثیر قرار بگیرد و جذب آن شود، اشاره دارد.