معنی فارسی begluc
B1به معنای ایجاد درخشندگی یا براق شدن سطح چیزی است.
To make something shiny or glossy.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند از یک تکنیک خاص برای براق کردن سطح استفاده کرد.
مثال:
The artist used a special technique to begluc the surface.
معنی(example):
دستگانا را با احتیاط براق کن تا درخشندگیاش بیشتر شود.
مثال:
Carefully begluc the cabinet to enhance its shine.
معنی فارسی کلمه begluc
:
به معنای ایجاد درخشندگی یا براق شدن سطح چیزی است.