معنی فارسی begrown
B1فعل گذشتهی رشد کردن، بیان پیشرفت یا تغییر در اندازه یا وضعیت.
The past participle form of 'grow', indicating that growth has been completed.
- VERB
example
معنی(example):
این گیاه بعد از هفتهها نور خورشید بالاخره رشد کرده است.
مثال:
The plant has finallybegrown tall after weeks of sunlight.
معنی(example):
او به شهر جدیدی که به آن نقل مکان کرده، علاقهمند شده است.
مثال:
She has begrown to like the new city she moved to.
معنی فارسی کلمه begrown
:
فعل گذشتهی رشد کردن، بیان پیشرفت یا تغییر در اندازه یا وضعیت.