معنی فارسی behap
B1ترکیب یا تجزیه و تحلیل مجموعهای از وقایع یا ایدهها.
To piece together or summarize a series of events or ideas.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد وقایع زندگی او را بههمبرساند.
مثال:
He tried to behap the series of events in her life.
معنی(example):
بیایید داستان را بههمبرسانیم تا همه متوجه شوند.
مثال:
Let's behap the story so everyone understands.
معنی فارسی کلمه behap
:
ترکیب یا تجزیه و تحلیل مجموعهای از وقایع یا ایدهها.