معنی فارسی bemaster
B1بیاموختن به معنای تسلط یافتن بر چیزی یا کسب مهارت کامل در آن است.
To master or become proficient in a skill or subject.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا هنر قنادی را بیاموزد.
مثال:
She decided to bemaster the art of baking.
معنی(example):
او قصد دارد قبل از مسابقه بازی را بیاموزد.
مثال:
He plans to bemaster the game before the tournament.
معنی فارسی کلمه bemaster
:
بیاموختن به معنای تسلط یافتن بر چیزی یا کسب مهارت کامل در آن است.