معنی فارسی bemusk
B1به معنای تازه کردن یا به روز کردن چیزی است، به ویژه در هنر یا طراحی.
To refresh or update something, often in the context of art or design.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت که کار قدیمی خود را با تکنیکهای جدید به بيمسک تبدیل کند.
مثال:
The artist decided to bemusk his old work with new techniques.
معنی(example):
او میخواست با افزودن گلهای بیشتر، باغ را بيمسک کند.
مثال:
She wanted to bemusk the garden by adding more flowers.
معنی فارسی کلمه bemusk
:
به معنای تازه کردن یا به روز کردن چیزی است، به ویژه در هنر یا طراحی.