معنی فارسی betweenness
B1بینایی، ویژگی یا وضعیت بودن در مرکز تعاملات یا روابط.
The quality of being situated between different entities, influencing interactions.
- OTHER
example
معنی(example):
بینایی در شبکههای اجتماعی مهم است زیرا نشاندهنده تأثیرگذاری است.
مثال:
Betweenness is important in social networks as it indicates influence.
معنی(example):
درک بینایی میتواند همکاری و کار تیمی را بهبود بخشد.
مثال:
Understanding betweenness can improve teamwork and collaboration.
معنی فارسی کلمه betweenness
:
بینایی، ویژگی یا وضعیت بودن در مرکز تعاملات یا روابط.