معنی فارسی betweentimes

B1

زمان‌های بین، لحظاتی هستند که در آنها تصمیمات می‌توانند تغییراتی در نظر گرفته شوند.

Periods of time that exist between choices, allowing for reflection and re-evaluation.

example
معنی(example):

زمان‌های بین، لحظاتی هستند که می‌توان انتخاب‌ها را دوباره بررسی کرد.

مثال:

Betweentimes are moments when choices can be reconsidered.

معنی(example):

یافتن آرامش در زمان‌های بین می‌تواند به تصمیم‌گیری بهتر منجر شود.

مثال:

Finding peace in betweentimes can lead to better decisions.

معنی فارسی کلمه betweentimes

: معنی betweentimes به فارسی

زمان‌های بین، لحظاتی هستند که در آنها تصمیمات می‌توانند تغییراتی در نظر گرفته شوند.