معنی فارسی bewigs

B1

نوعی پوشش مو، معمولاً مصنوعی، که بر روی سر قرار داده می‌شود.

Plural of wig; artificial hair covering worn on the head.

example
معنی(example):

آن‌ها کلاه گیس‌های زیبایی را در فروشگاه لباس می‌فروشند.

مثال:

They sell beautiful bewigs at the costume store.

معنی(example):

کلاه گیس‌های مختلف می‌توانند ظاهر یک نفر را به طرز چشمگیری تغییر دهند.

مثال:

Different bewigs can change a person's appearance drastically.

معنی فارسی کلمه bewigs

: معنی bewigs به فارسی

نوعی پوشش مو، معمولاً مصنوعی، که بر روی سر قرار داده می‌شود.