معنی فارسی blasty
B1باد داغ و سریع که معمولاً در روزهای گرم یا طوفانی رخ میدهد.
Characterized by strong and forceful gusts, often related to wind or excitement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وزش باد شدید باعث شد که بیرون رفتن دشوار باشد.
مثال:
The blasty wind made it difficult to walk outside.
معنی(example):
او در کنسرت با دوستانش وقت فوقالعادهای داشت.
مثال:
She had a blasty time at the concert with her friends.
معنی فارسی کلمه blasty
:
باد داغ و سریع که معمولاً در روزهای گرم یا طوفانی رخ میدهد.