معنی فارسی bleaunt

B1

حالت یا کیفیتی که به کدر بودن یا مبهم بودن اشاره دارد.

Referring to a hazy or unclear quality, often in relation to the environment or objects.

example
معنی(example):

چشم‌انداز کدر در مه پنهان شده بود.

مثال:

The bleaunt landscape was shrouded in mist.

معنی(example):

آنها آسمان کدر را پیش از طوفان توصیف کردند.

مثال:

They described the bleaunt sky before the storm.

معنی فارسی کلمه bleaunt

: معنی bleaunt به فارسی

حالت یا کیفیتی که به کدر بودن یا مبهم بودن اشاره دارد.