معنی فارسی blechnoid
B1به وصف یا حالتی گفته میشود که به تصوری غریب یا غیرعادی اشاره دارد.
Describing something that is oddly shaped or resembles a bizarre formation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ساختار به دلیل شکل غیرمعمولش به عنوان بلهک نوید توصیف شد.
مثال:
The structure was described as blechnoid due to its unusual shape.
معنی(example):
مجسمه ویژگی بلهک نویدی داشت که بینندگان را به خود جلب کرد.
مثال:
The sculpture had a blechnoid quality that intrigued the viewers.
معنی فارسی کلمه blechnoid
:
به وصف یا حالتی گفته میشود که به تصوری غریب یا غیرعادی اشاره دارد.