معنی فارسی boneblack

B1

رنگدانه‌ای که از سوزاندن استخوان‌ها به دست می‌آید و به طور معمول برای نقاشی و رنگ آمیزی استفاده می‌شود.

A pigment made from burnt animal bones, commonly used in painting.

example
معنی(example):

هنرمندان گاهی از سیاه استخوان به عنوان رنگدانه استفاده می‌کنند.

مثال:

Artists sometimes use boneblack as a pigment.

معنی(example):

سیاه استخوان به خاطر رنگ مشکی عمیقش شناخته شده است.

مثال:

Boneblack is known for its deep black color.

معنی فارسی کلمه boneblack

: معنی boneblack به فارسی

رنگدانه‌ای که از سوزاندن استخوان‌ها به دست می‌آید و به طور معمول برای نقاشی و رنگ آمیزی استفاده می‌شود.