معنی فارسی boweled
B1بُه زدن به معنای مشارکت در بازی بولینگ.
To participate in the game of bowling.
- VERB
example
معنی(example):
او در مسابقه نهایی با بُه دوید و خیلی خوب عمل کرد.
مثال:
He boweled in the final match and did very well.
معنی(example):
او هر شنبه با دوستانش بُه میزد.
مثال:
She boweled with her friends every Saturday.
معنی فارسی کلمه boweled
:
بُه زدن به معنای مشارکت در بازی بولینگ.