معنی فارسی boweling
B1بُه زدن، فعالیتی اجتماعی برای لذت بردن و گذراندن وقت با دوستان.
The action or activity of participating in bowling.
- VERB
example
معنی(example):
بُه زدن یک فعالیت سرگرمکننده برای دوستان است.
مثال:
Boweling is a fun activity for friends.
معنی(example):
ما برای جشن تولد او به بُه زدن رفتیم.
مثال:
We went boweling to celebrate her birthday.
معنی فارسی کلمه boweling
:
بُه زدن، فعالیتی اجتماعی برای لذت بردن و گذراندن وقت با دوستان.