معنی فارسی brabbler
B1شخصی که به طور مداوم در مورد موضوعات بیاهمیت جدل میکند.
One who engages in noisy argumentation over trivial matters.
- NOUN
example
معنی(example):
جدلکننده در جلسه همه را با بحثهای بیفایده حواسپرت کرد.
مثال:
The brabbler at the meeting distracted everyone with pointless arguments.
معنی(example):
به عنوان یک جدلکننده، او اغلب دوستانش را با جدلهای جزئی آزار میداد.
مثال:
As a brabbler, he often annoyed his friends with trivial disputes.
معنی فارسی کلمه brabbler
:
شخصی که به طور مداوم در مورد موضوعات بیاهمیت جدل میکند.