معنی فارسی braizes

B1

برایزها، نقاط اتصالی که دو قطعه فلز را به هم متصل می‌کنند و استقامت آنها را می‌افزایند.

The points where two metal pieces are joined for strength.

example
معنی(example):

برایزها در ساختار، دوام آن را تضمین می‌کنند.

مثال:

The braizes in the structure ensure its durability.

معنی(example):

برایزهای قوی برای ماشین‌آلات سنگین ضروری هستند.

مثال:

Strong braizes are essential for heavy machinery.

معنی فارسی کلمه braizes

: معنی braizes به فارسی

برایزها، نقاط اتصالی که دو قطعه فلز را به هم متصل می‌کنند و استقامت آنها را می‌افزایند.