معنی فارسی brakeages

B1

خرابی‌های متعدد در عملکرد ترمزها یا سیستم‌های مشابه.

The events or occurrences of brakes failing or malfunctioning.

example
معنی(example):

خرابی‌های ترمز در ماشین‌آلات باعث شده که کار نکند.

مثال:

The brakeages in the machinery caused it to stop working.

معنی(example):

برخوردهای مکرر ترمز می‌توانند به تعمیرات گران‌قیمت منجر شوند.

مثال:

Frequent brakeages can lead to costly repairs.

معنی فارسی کلمه brakeages

: معنی brakeages به فارسی

خرابی‌های متعدد در عملکرد ترمزها یا سیستم‌های مشابه.