معنی فارسی brinies

B1

به عنوان یک اصطلاح غیررسمی برای اشیاء یا موجودات شور از دریا یا اقیانوس به کار می‌رود.

Informal term referring to salty items, often from the sea.

example
معنی(example):

ما در طول سفرمان از اقیانوس شوری جمع آوری کردیم.

مثال:

We collected brinies from the ocean during our trip.

معنی(example):

شور از محصولات غذایی لوکس معمولاً استفاده می‌شود.

مثال:

Brinies are often used in gourmet dishes.

معنی فارسی کلمه brinies

: معنی brinies به فارسی

به عنوان یک اصطلاح غیررسمی برای اشیاء یا موجودات شور از دریا یا اقیانوس به کار می‌رود.