معنی فارسی brinjaul
B1نوع وسیله یا وسیله نقلیه سنتی که برای حمل و نقل کالاها در برخی فرهنگها استفاده میشود.
A traditional vehicle or means of transport used for carrying goods in certain cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
او از برنجول برای حمل کالاهایش در سرتاسر بیابان استفاده کرد.
مثال:
He used a brinjaul to carry his goods across the desert.
معنی(example):
برنجول برای مسیرهای تجاری آنها ضروری بود.
مثال:
The brinjaul was essential for their trade routes.
معنی فارسی کلمه brinjaul
:
نوع وسیله یا وسیله نقلیه سنتی که برای حمل و نقل کالاها در برخی فرهنگها استفاده میشود.