معنی فارسی calibrators

B1

کالیبراتور، ابزاری که برای تنظیم و چک کردن دقت تجهیزات استفاده می‌شود.

Devices or tools used to adjust and maintain the accuracy of instruments.

example
معنی(example):

کالیبراتورها کمک می‌کنند تا ماشین به طور دقیق کار کند.

مثال:

The calibrators help ensure the machine operates accurately.

معنی(example):

هر کالیبراتور باید به طور منظم بررسی شود تا کیفیت حفظ شود.

مثال:

Each calibrator must be checked regularly to maintain quality.

معنی فارسی کلمه calibrators

: معنی calibrators به فارسی

کالیبراتور، ابزاری که برای تنظیم و چک کردن دقت تجهیزات استفاده می‌شود.