معنی فارسی campagna

B2

کمپانا، به زمین‌های کشاورزی یا دشت‌های باز اطلاق می‌شود.

Open countryside or farmland, typically scenic in nature.

example
معنی(example):

کمپانیا در بیرون از شهر به خاطر مناظر زیبا معروف است.

مثال:

The campagna outside the city is famous for its beautiful landscapes.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند جشنواره را در کمپانیا برگزار کنند تا بازدیدکنندگان بیشتری جذب کنند.

مثال:

They decided to hold the festival in the campagna to attract more visitors.

معنی فارسی کلمه campagna

: معنی campagna به فارسی

کمپانا، به زمین‌های کشاورزی یا دشت‌های باز اطلاق می‌شود.