معنی فارسی chamoises
B1چمیها، پارچههایی نرم و جاذب که برای تمیز کردن و پولیش کردن استفاده میشوند.
Chamoises, soft and absorbent cloths used for cleaning and polishing.
- NOUN
example
معنی(example):
چمیها برای سفر بستهبندی شدهاند.
مثال:
The chamoises are packed for the trip.
معنی(example):
اندازههای مختلفی از چمیها موجود است.
مثال:
Different sizes of chamoises are available.
معنی فارسی کلمه chamoises
:
چمیها، پارچههایی نرم و جاذب که برای تمیز کردن و پولیش کردن استفاده میشوند.