معنی فارسی chariness

B1

احتیاط و خودداری در عمل یا بیان، به ویژه در زمینه اشتراک‌گذاری اطلاعات.

Caution or reluctance in sharing or engaging, often regarding information.

example
معنی(example):

احتیاط او در به اشتراک‌گذاری اطلاعات، کار را برای تیم دشوار کرد.

مثال:

Her chariness in sharing information made it difficult for the team.

معنی(example):

احتیاط گاهی به عنوان بی‌اعتمادی تفسیر می‌شود.

مثال:

Chariness can sometimes be misinterpreted as distrust.

معنی فارسی کلمه chariness

: معنی chariness به فارسی

احتیاط و خودداری در عمل یا بیان، به ویژه در زمینه اشتراک‌گذاری اطلاعات.