معنی فارسی charing

B1

مراقبت و پرستاری از شخص یا چیزی.

The act of caring for or looking after someone or something.

example
معنی(example):

چائینگ اصطلاحی است که در برخی لهجه‌ها به معنای «مراقبت کردن» استفاده می‌شود.

مثال:

Charing is a term used in certain dialects to mean 'to care for'.

معنی(example):

او در حین رویداد در حال مراقبت از کودکان دیده شد.

مثال:

He was seen charing the children during the event.

معنی فارسی کلمه charing

: معنی charing به فارسی

مراقبت و پرستاری از شخص یا چیزی.