معنی فارسی circumbendibuses

B1

اشاره به مسیرهای نامستقیم و پیچیده، معمولاً در ناوبری یا سفر.

Plural form indicating multiple indirect routes.

example
معنی(example):

مسیرهای گرد عبور در ناوبری می‌توانند گیج‌کننده باشند.

مثال:

Circumbendibuses can be confusing in navigation.

معنی(example):

او به طور مکرر از مسیرهای گرد عبور برای رسیدن به مقصد خود استفاده می‌کند.

مثال:

He frequently uses circumbendibuses to reach his destination safely.

معنی فارسی کلمه circumbendibuses

: معنی circumbendibuses به فارسی

اشاره به مسیرهای نامستقیم و پیچیده، معمولاً در ناوبری یا سفر.