معنی فارسی circumcallosal
B2فیبرهایی که نواحی مختلف مغز را به هم متصل میکنند.
Relating to the fibers that surround the corpus callosum in the brain.
- NOUN
example
معنی(example):
فیبرهای دور کالوس ارتباط بین بخشهای مختلف مغز را برقرار میکنند.
مثال:
The circumcallosal fibers connect different parts of the brain.
معنی(example):
مسیرهای دور کالوس در عملکردهای شناختی نقش دارند.
مثال:
Circumcallosal pathways play a role in cognitive functions.
معنی فارسی کلمه circumcallosal
:
فیبرهایی که نواحی مختلف مغز را به هم متصل میکنند.