معنی فارسی circuminsular

B1

دوری جزیره، به معنی مسیری است که اطراف یک جزیره قرار دارد و در علم جغرافیا و دریانوردی استفاده می‌شود.

Relating to the navigation or path around an island.

example
معنی(example):

مسیر دور جزیره توسط کشتی‌ها برای ناوبری استفاده می‌شود.

مثال:

The circuminsular path is used by ships navigating around an island.

معنی(example):

تحقیق بر اکوسیستم‌های دور جزیره و تنوع زیستی آن‌ها متمرکز بود.

مثال:

The research focused on the circuminsular ecosystems and their biodiversity.

معنی فارسی کلمه circuminsular

: معنی circuminsular به فارسی

دوری جزیره، به معنی مسیری است که اطراف یک جزیره قرار دارد و در علم جغرافیا و دریانوردی استفاده می‌شود.