معنی فارسی circumnavigator
B2دورزن به فردی گفته میشود که به دور دنیا سفر میکند و آن را میگردد.
A person who travels completely around the globe.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دورزن دریاها به دور جهان میگردد.
مثال:
A circumnavigator sails around the world.
معنی(example):
بسیاری از دورزنان تجربیات خود را در کتابها به اشتراک میگذارند.
مثال:
Many circumnavigators share their experiences in books.
معنی فارسی کلمه circumnavigator
:
دورزن به فردی گفته میشود که به دور دنیا سفر میکند و آن را میگردد.